+ نوشته شده در دوشنبه دوازدهم دی ۱۳۹۰ ساعت ۹:۴۳ ق.ظ توسط media
|
عرض حال
به بلند بالائی بالا بلندان اقتدا کردن، نگاهی زلال میخواهد و دلی دریايی. اگر چه در بضاعت ایلیاتی من، نه از نگاه باران خورده خبری هست و نه از دل به دریا زدن اثری، ولی به بزرگواری حضرت آسمان دل خوش کردهام و راه افتادم تا مگر در سایه سار سرچشمههای بالا دست، دورکعت فریضه عشق بگذارم و از آنهمه زلالی که در صفای دوست جاریست چند شاخه باران بچینم ، چند شاخه بهار ، چند شاخه نور . گفتم از این همه آسمان که در دستان کوچکم جاریست سهم دلتنگیم را درحوالی دل، بین اهالی درد تقسیم کنم، اگر چه بارهای بار از آئینهها شنیدهام که چشمان سربزیرم کفاف تماشای آن همه آسمان را نمیدهد ولی ایمان دارم که : طـاعت از دسـت نیـاید گنـهی باید کرد در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد